قطعه و مفرد
نور
این چه نوریست که روشنتر از او نوری نیست
چشم بد دل شده کور و دلِ بد چشم بسوخت
نام
فاطمه محو تماشا و علی گرمِ طرب
تا پیمبر برسد نام گذارد زینب
رباعی و دوبیتی
عابده
دل شب عاشقیِ من امشب است
سینه ز عشقِ آلِ حقْ در تب است
آن که سرور بر دل جا نمود
عابدهی آل علی زینب است
اشعار عروضی
شهدِ یاس
امشب از عرش برین صوت تمنا آمده
خیلی از حور و ملک با صد تقلا آمده
بوی سیب و شهدِ یاس و شورِ اعلا آمده
چون که دخت حضرت زهرا به دنیا آمده
این چه مولودیست نامش عالمی را بر لب است
آری ای دل در جوابت گویم این گل زینب است
* * *
گریه بر چشم و به لبهایش هزاران زمزمه
میزند آتش به اشک و شرحههایش بر همه
گوئیا دارد ز هر کس جز نگارش واهمه
شد پریشان قلبِ پاکِ مادر او فاطمه
ناگهان دیدند میغلطان میانِ جام شد
گنج آغوش حسین، زینب ببین آرام شد
* * *
هان! بدان ای عالمیْن این خواهر از آنِ من است
او جدا از من نی و بلکه خودش جانِ من است
لؤلؤ عشقِ من و لعلِ بدخشانِ من است
من به قربانش شوم او هم به قربانِ من است
ما دلِ هستی به دریای صفا انداختیم
ما به هم عاشق شدیم و کربلا را ساختیم
* * *
صبر او در هر زمان وردِ زبان ها میشود
با شرارِ خطبههایش کوفه رسوا میشود
عالمی با نغمههایش غرقِ غوغا میشود
غصههایش ما رأیت الا جمیلا میشود
دل خودش را میفروشد عشق او را میخرد
هر که را زینب پسندد خود به جنّت میبرد
کیست؟
کیست جز زینب صفای عالمیْن
کیست چون زینب طرفدارِحسین
کیست جز زینب انیسِ روحِ عشق
مرحمِ زخمِ دلِ مجروحِ عشق
کیست زینب «زینِ اب» در شأن اوست
اهل عالم جملگی را آبروست
کیست زینب کیست این جانباز عشق
او که زهرایی است مدفون در دمشق
کیست جز زینب علی را نورِ عین
کیست زینب صاحبِ قلبِ حسین
زینب است و تالی زهراست او
مایهی خوشحالی زهراست او
کیست زینب آیتِ مُظهَر شده
کیست زینب لالهای پرپر شده
کیست زینب راحت روحِ حسین
ناخدای کشتی نوحِ حسین
کیست زینب باغبان باغ عشق
بر دلش یک آسمان از داغِ عشق
نورِ زینب تا در این عالم دمید
گوییا شادی و غم با هم رسید
سربند
تو تمومِ زندگیم عشق تو مهمونِ منه
حرم و ضریحِ تو بسته به این جونِ منه
تو پرستارِ دلِ خسته و بیمارِ منی
بانویِ محبت و چارهی هر کارِ منی
این دلم یه عمریه سربندِ اون نام شماست
انگاری رو هر بامی پر میزنه بامِ شماست
السلام دخت علی یارِ حسن عشقِ حسین
السلام زینب فاطمی نسب نورِ دو عین
السلام حامی و غمخوارِ شه کرب و بلا
السلام که بُود نام تو هر لحظه دوا
غصهی اسارتت وقتی به دل پا میزاره
رو دلِ غمگین من یه دنیا غوغا میزاره
تو دمشقی ولی بوی تو ز کربلا میآد
همه عالم میدونند عاشقتم خیلی زیاد
جولان
خدای خلقِ مَلَک شه فرشته آورده
حدیثِ خلوت خود را نوشته آورده
برای قلبِ بهشتش بهشته آورده
به بال فاطمه حیدر سرشته آورده
حق از لسان علی نام زینبش خوانده
حسین اذان و اقامه خود از لبش خوانده
* * *
سیاهی غم و ماتم نخی ز چادرِ او
نساء و مریم و آسیه کیست؟ در خورِ او
چه کرد با همه دشمن خطابهی پُرِ او
خودش بسان صدف شد حسین چون درِّ او
ز دل به سوی دمشقش ز رگ دو صد راه است
عقیلهی بنی هاشم حبیبة الله است
* * *
ز قدر و شوکت او عالمی چو حیران است
من از سه منسب او سینهام به جولان است
بگویم این سه مقامی که فخر جانان است
که مادر است و خواهر و عمهی شهیدان است
حسین که فرمانده و او را چو نایبش گویند
جهان خسته دل، ام المصائبش گویند
اشعار نو
در حال آماده سازی ...
ذکر و سرود
مجنون
تو شبِ میلادِ زینب دلِ من آروم نداره
لبِ من خندون خدایا چشِ من بارون میباره
نه که یک بار ـ صد هزار بار ـ میگم مجنونِ امشبم
نه که امشب ـ صد هزار شب ـ میگم مجنونِ زینبم
یا زینب یا زینب مدد عقیلة العرب (2)
همه میگن بیقراری سر و سامونی نداری
گاهی میخندی ولی از دو تا چشمات خون میباری
میگم امشب ـ غیرِ زینب ـ کس و کاری من ندارم
برا زینب ـ شبِ میلاد ـ جونم و هدیه میآرم
یا زینب یا زینب مدد عقیلة العرب (2)
آخه زینب دختِ شاهِ خندق و بدر و حنینه
دختر زهرا اطهر خواهرِ آقام حسینه
توی مُلک ـ جود و رحمت ـ بانوی احساسه زینب
همه عاشق ـ ها میدونند ـ خواهرِ عباسه زینب
یا زینب یا زینب مدد عقیلة العرب (2)
فروغ
گشته روشن ظلمت شب، از فروغِ نورِ زینب
دارد امشب هر قناری، از شعف این، نغمه بر لب
زینبِ زهرا مدد (3)
بار دیگر رحمت حق، در مدینه جلوگر شد
روح و جان شیعیان از، عشقِ زینب شعلهور شد
در دو عالم نامِ زینب، ابتدای درسِ عشق است
قبلهی عشّاق عالم، کعبه نه بلکه دمشق است
زینبِ زهرا مدد (3)
آسمان رأفت آمد، روحِ حق را زینت آمد
همچو زهرا فخر عالم، یکّه تازِ عصمت آمد
ای زلالِ حوض کوثر، گوهر دل منجلی شد
جلوه گر در چشم زارت، نورِ زهرا و علی شد
زینبِ زهرا مدد (3)
بوسه
آمده امشب به علی نورِ دو عین
گلِ زهرا جانِ حسن عشقِ حسین
به تماشا تا که نشسته انس و ملک
که زند بر پای تو زینب بوسه فلک
یا زینب ـ یا زینب ـ مولاتی یا زینب (2)
مرغِ دل سینهی من پر میزنه
دل دیونه خونت و در میزنه
کند امشب دل مستم پرده دری
که نماید گلِ زهرا جلوهگری
یا زینب ـ یا زینب ـ مولاتی یا زینب (2)
دل زهرا می تپد از شور و شعف
گوید امشب فاطمه بر شاهِ نجف
که منور شده امشب خانهی ما
کوثری بر کوثر تر داده خدا
یا زینب ـ یا زینب ـ مولاتی یا زینب (2)
تو که دلدار همهای زینبِ من
تو عزیزِ فاطمهای زینبِ من
نقش روی تو رو این دل میکَنم
با تو خواهر عالم و بر هم میزنم
یا زینب ـ یا زینب ـ مولاتی یا زینب (2)
یگانه
آمده جانِ عالمین
فاطمه را نورِ دو عین
خبر رسیده عاشقا
آمده خواهر حسین
جلوهی رب آمد
خنده بر لب آمد
که بر لبم دوباره
نام زینب آمد
مذهب و مکتب حسین ـ زینب زینب
یگانه زینبِ حسین ـ زینب زینب
عقیلة الهاشمیه ـ زینب زینب (2)
خستهام و گدای تو
اسیر و مبتلای تو
جون حسین بگو به من
کی میشه دل فدای تو
باده ام تو هستی
بر دلم نشستی
شیشهی عمرِ ظلمو
با صدات شکستی
تو آرزوی همهای ـ زینب زینب
تو دخترِ فاطمهای ـ زینب زینب
عقیلة الهاشمیه ـ زینب زینب (2)
کف بزنید که آمده
معلم مکتبِعشق
جلوهگری کند رخِ
ماهِ یگانهی دمشق
فصل غم سر آمد
دختِ حیدر آمد
مژده بده به عالم
نورِ کوثر آمد
کوثر کوثر آمده ـ زینب زینب
دخترِ حیدر آمده ـ زینب زنیب
عقیلة الهاشمیه ـ زینب زینب (2)
شیدا
امشب کسی قلبِ بی جواب نداره
هر دو چشمِ ارباب دیگه خواب نداره
چون خواهر و دلدار و تاب و تبش رسیده
چون هستی و زندگی و زینبش رسیده
ماه عالمینه
زینبِ حسینه
زینب زینب یا زینب زینب (3)
در خانهی حیدر روی قلبِ زهرا
گریههای زینب کرده شور و شیدا
تو صدای نالههاش میگه حسین همیشه
با گریه میگه زندگی بی حسین نمیشه
ماه عالمینه
زینبِ حسینه
زینب زینب یا زینب زینب (3)
دمشق
رسد از سوی دمشق دم به دم بویت
شدهام تا به ابد مدح و ثناگویت
میشه امشب نظری به ما کنی
حاجت عاشقا رو روا کنی
یا زینب ـ سیدتی (3) مولاتی
دل مجنونی من بین که شده سویت
قسمتش کن بشود زائرِ آن کویت
سینهی خسته فقط نگا میخواد
امشب و برات کربلا میخواد
یا زینب ـ سیدتی (3) مولاتی
از غم مادرِ خود تو شرر دیدی
فرق خونین شدهای ز پدر دیدی
طشت گلگون شده و پاره جگر دیدی
قتلگه دیدی و بیتن شده سر دیدی
ببین امشب چه خمارم اومدم
گره افتاده به کارم اومدم
یا زینب ـ سیدتی (3) مولاتی
شور و بحر طویل
آمده خواهرِ حسین ـ آمده ماهِ عالمین
خوش آمدی دسته گلِ بنفشهی نازم
حریمِ کبریایی تو قبلهی رازم
سلالهی پاک نبی ای زینبِ کبری
خوش آمدی خوش آمدی ای دخترِ زهرا
حکایت کرب و بلا همیشه در یادم
خوشم که ذکر تو شده شروع فریادم
دلی که رو به زینب قبلهی اون یاره
دمشق و کربلا داره بگید چی کم داره
امشب و دل تو حرمت بدون که مهمانه
دل و ببر به کربلا که خیلی عطشانه
یا حضرت زینب (س)
ای دختِ ولایت، من پیرِ لوایت، با
عشق تو قلبم، گردیده هدایت، ای لالهی کوثر، ای غنچهی حیدر، ای آنکه زدی
تو، بر چوبهی غم سر، اخت الحسنینی، تو عشقِ حسینی، ای دختر مولا، ای
ثانیِ زهرا . . .
یا زینب(س)
بانوی اطهر، از همه سرتر، خوش آمدی ای،
لالهی حیدر، دختر زهرا، غنچهی طاها، شد متولد، زینب کبری، افضلِ زنها،
اسیرِ غمها، آمده یارِ، حسینِ تنها، دختِ ولایت، آمده آیت، تا حَسَنین
را، کند حمایت، تمام عالم، فدای عشقت، کربلا و، شهرِ دمشقت ...
سلام ممنونم . اشعار زیباتون برام کمک بزرگی بود
برادر خسته نباشی انشاءا... عمه سادات بابالمصائب نگهدارت باشه