آموزش مداحی - جلسه مذهبی فرهنگی انصار الرضا (ع) مشهد مقدس

اشعار مداحی- آموزش مداحی و مباحث فرهنگی سیاسی و اجتماعی

آموزش مداحی - جلسه مذهبی فرهنگی انصار الرضا (ع) مشهد مقدس

اشعار مداحی- آموزش مداحی و مباحث فرهنگی سیاسی و اجتماعی

شعری زیبا به زبان ساده برای حضرت رقیه(س)

 

دختر شاه مدینه کنج ویرونه نشسته

رمقی به تن نداره شده از زندگی خسته

صورتش خونی­وخاکی تنش ازجفا سیاهه

سر گذاشته روی دیوار گمونم که چشم براهه

نمی دونم طفل خسته چه مصیبتها کشیده

رنگ به صورتش نداره قد وقامتش  خمیده

بانویی پیشش نشسته بی شکیب و بی قراره

داره آهسته و آروم از پاهاش خار در میاره

صداش از گریه گرفته چشاش تار و بی فروزه

با اشاره میگه عمه کف پام داره می سوزه

چرا پس بابا نیومد تو که گفتی توی راهه

گمونم دوستم نداره آره بخت من سیاهه

تا که اومد بابا پیشم منو می ذاره رو سینه

دست میذارم روی گوشم زخممو بابا نبینه

حرفامو می گم به بابا غم و غصه هام زیادن

بچه های شهر شامی منو  بازی نمی دادن

بگو عمه بگو عمه چرا بابا رو زمینه

دستامو بزار تو دستاش چشمام تاره نمی بینه

حالا تو بگو بابا جون چرا لبهات غرق خونه

بمیرم رو صورت تو جای چوب خیزرونه

با خودت ببر از این جا دخترت طاقت نداره

می ترسم اگر بمونم بکشن منو دوباره

 

نظرات 4 + ارسال نظر
سید جواد سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 21:43

سلام برادار.
شعرای قشنگی داری، یعنی هم مفهوم خوبی داره و هم راحت تر از شعرای دیگه میشه سبک ساخت. خوش حال میشم، هر وقت شعری داشتی به ایمیلم ارسال کنی.

محمود عدالت منش یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:00 http://shahedi.blogfa.com

لبیک یا حسین

sati شنبه 16 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:32

سلام..ممنون میشم اگه شاعر این اثر و بهم معرفی کنین؟اگه زحمتی نیست نام شاعر و هر نشونه ای که ازشون دارین به ایمیلم بفرستین..مرسی

محمد یکشنبه 26 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 20:50 http://zemzemhaytanhaye.blogfa.com/

شعر زیبایی بود حتما میخونمش تو هییت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد