دیدنیه حالم ، با اشک زلالم ، وا شده دو بالم
که پر کشیدم من ، سمت آسمونا
کریمة عالم ، ملیکة قلبم ، یا که خود مریم
رو بال ملائک ، اومده به دنیا
فرشته ها از آسمون هفتم
با دسته گل دارن میام سوی قم
تو ازدحامشون دلم میشه گم ، میشه گم
گلبارونه باغ دلها ، لبامون غرق تبسم
توی بارون ستاره ، اومده زهرای دوم
--------------------------
دستای توسل ، چشمه تغزل ، هزار آسمون گل
همراه دلامون ، به مقدم یاره
شفیعة جنت ، کریمة عترت ، ملیکة عصمت
همه می دونند که ، بانوی بهاره
اگه دلداگیمون از قدیمه
تو حرم بهشتی کریمه
تا قیامت دل همه مقیمه ، مقیمه
همه عالم در طواف ، گنبد و گلدسته هاشه
همیشه بال ملائک ، فرش راه زائراشه
--------------------------
گنبد طلاشو صحن باصفاشو اون کفشداریاشو
به خدا نمیدم ، به تموم عالم
سنگفرشای مرمر ایوون و کبوتر مسجد بالاسر
دل برده ز دستم ، همیشه و هر دم
این دلی که با عنایت حضرت
پائین پاش یه عمر داره اقامت
امشب می خواد تذکرة زیارت ، زیارت
من می خوام مثل کبوتر ، زائر قبر رضا شم
بعدش هم با إذن آقا ، راهی کرب و بلا شم
لبریزه از شمیم بهشت ، هر نیمه شب هوای حرم
خورشید میاد برا پا بوسی ، تا گنبـد طلای حـرم
هر دم ، جاریه زمزم ، از تو حریم کریمة عالم
وا شده بالم ، به هوای گنبد
امشب ، از سوی جنت ، میرسن از راه ملائک رحمت
برا زیارت ، میان سوی مرقد
قبلة همه ست ، خود فاطمه ست
عشق و آرزوی موسی بن جعفر
اون پناه ماست ، تکیه گاه ماست
که می شه شفیعة روز محشر
--------------------------
با بوسه ای به خاک حرم ، رنگ دلم خدایی می شه
هر شب پایین پای ضریح ، قلبم امام رضایی میشه
قلبم ، آخه مقیمه ، پایین پای حرم کریمه
دست خودم نیست ، زائری بی تابم
دل با، شوق مدینه ، به خدا آروم نداره توسینه
معلومه حالم ، از چشم پر آبم
صحن با صفاش ، که بهشت ماست
حرمش پر از جلوة کرامات
آخه می بینم ، توی این حرم
قبر بی نشون مادر سادات
--------------------------
بیـن تـلاطم زائرا ، کـاش قلبـمو رها ببینم
روزی بیاد که باز دلمو ، تو عرش کربلا ببینم
شد باز، موسم پرواز ، به هوای اون حرم الهی
یکی دو ماهی ، می شه که بی تابم
هر شب ، ترانه بر لب ، در آرزوی دیدن ضریح و
نور ملیحِ ، حرم اربابم
شـاه کـربلا ، عمـریه آقـا
دل من از غم تو داره توشـه
من بی طاقتم ، آخه قسمتم
کی میشه بازم طواف شش گوشه
از دوری تو غمین و نالان هستیم
وز کردۀ خود کمی پشیمان
هستیم
اصلیت ما را تو اگر می پرسی
از کوفه ولی مقیم تهران
هستیم!
------------ --------- --------- --------- ----
ما لشگری از سلاح
روسی داریم
در دوز و کلک رگ ونوسی داریم
هر جمعه که شد بیا که ما
منتظریم
این هفته فقط نیا عروسی داریم
------------ --------- ---------
--------- ----
از جور زمانه ما شکایت داریم
اندازۀ کوه و صخره حاجت
داریم
ما مشکلمان گرانی و بیکاریست
آقا به نبودنت که عادت
داریم...
------------ --------- --------- --------- ----
ما قیمت روز ارز
را می دانیم
معیار بهای بورس در تهرانیم
فعلا دو سه روزیست هوا پس شده
است
هر روز دعای عهد را می خوانیم
------------ --------- ---------
--------- ----
صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو
از خمس و زکات و ضرب و تقسیم
نگو
آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...
از آنچه که ما دوست نداریم نگو!
بـرای چشم مگو گـریه ام ضــرر دارد
دعـا بــه دیده ی تـر بیشتر اثـر دارد
(( بخوان دعای فرج را که مهدی زهرا ( ع)
به پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد ))
چقدر دیده بدوزد به راه ، صبح و مسا
عـزیزی آنکه همه عمر در سفر دارد
زمانه خار و گل و نوش و نیش و شادی وغم
وَ نقطه چین ... چقدر چیز ها دگر دارد
به بند ظلم به هرجا کسی گرفتار است
بگو که شام سیاه از پی اش سحر دارد
کسی به مقصد خود میرسد سلامت و امن
که در مسیر ارادت به راهـبر دارد
به انحراف و به بیراهه هرکه می تازد
به تا ختن چه بسا روی بـر خطر دارد
کسی که درک نکرده است دردما (بیکی)
گمان مبر کــه ز حال شما خبر دارد