جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد
شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد
کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفال دارد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها
سلام سید جان من اول شدم
خبر ازتون نیست برادر ما دعا گوی شما هستیم.
شما هم حتما مارو از دعای خیر فراموش نکنید
مخلص حاج حمید گل هم هستیم
در جوار مضجع ملکوتی امام رئوف دعاگویتان هستیم.
یا علی
سلام برادر
به ما هم یه سری بزن.
بچه های امام رضا و این کارا ؟
پس کو غریب نوازی؟